کد مطلب:163165 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:240

تزلزل و تشکیک
آیا ما راستی ضرورت حجت را باور كرده ایم؟ آیا ما اضطرار به حجت را احساس می كنیم؟

گاهی وقت ها، انسان را از كسانی كه دین باور بوده اند حرف هایی می شنود كه تعجب می كند و گمان می برد كه اساس دین داری و اعتقادها بر سراب بوده است.گاهی در ضرورت وحی و هدایت بحث می شود و گاهی با پذیرش وحی، در ولایت و خلافت بحث می شود و آن هم بحثی در سطح بحث های سعید نفیسی و اعتقاد


ایرانیان به امامت و داستان خون و نژاد و وراثت و شهربانو و شور حسینی ما.

و از آن طرف با احساس عجز و بن بست و یا دل بریدن از اشخاص، می بینیم كه از اهداف چشم پوشی می شود، و به بهانه ی بازگشت اشخاص به دنیا و جلوه هایش متمایل می شویم و بد بدی می كنیم و عقب افتادگی های چند ساله و زهد قدیم را با شتاب و انتقام، جبران می نماییم تا آن جا كه وصول به نتیجه بر ایمان مهم می شود و حتی در كنار رسول و حجت معصوم هم اگر به آرمان های عدالت و آزادی و عرفان و یا بالاتر، دست نیافتیم و مردم به این طرف روی نیاورند، از آن ها هم می بریم و در آن ها هم متزلزل می شویم.

خلاصه چه آن تزلزل و تشكیك در ضرورت ولایت و اضطرار به حجت، و چه این تلزل و دل زدگی در هنگام بن بست و هجران آرمان ها، علامت این است كه اضطرار به وحی و رسول و معصوم را باور نداریم و كارها را بدون آن ها به سامان می یابیم.

كسانی كه فرهنگ دینی را، انحراف اصلی از فرهنگ عقلی یونان قدیم و غرب معاصر می دانند و تنها راه را در گرایش به این سمت و سو می شناسند حق دارند كه همچون بامدادان، ناصر خسرو را به خاطر گرایش به معصوم، به جدایی از عقل متهعم كنند و او را از روشنفكری هم خلع ید كنند، چون روشنفكری را درپای بندی به عقل و بینش عقلی می دانند، اما برای كسانی كه غریزه و تجربه و علم و عقل و عرفان را برای تمامی نیازها و روابط پیچیده و مستمر انسان كافی نمی دانند و به وحی و رسالت و ولایت و خلافت روی می آورند، نیاز به حجت و اضطرار به


حجت مطرح است حتی اگر غرب هیچ كم و كسری نداشته باشد و به قدرت و صنعت و ثروت هم رسیده باشد و حتی اگر ما هم هیچ، ثبات و قدرتی نیافته باشیم و در طرح مكرها و كیدها و حیله های آن ها دست و پا بزنیم.چون قدرت و صنعت و ثروتی كه با اندازه ها و ارزش ها و برنامه های انسان هماهنگ نباشد، همچون شتاب و سرعتی است كه در برخورد با بن بست ها و انحراف راه ها به شتاب و سرعت مفلوك و درد آلود می رسد.